جدول جو
جدول جو

معنی گنده گوزی - جستجوی لغت در جدول جو

گنده گوزی
سخنان بالاتر از حد خود گفتن گزافه گویی
تصویری از گنده گوزی
تصویر گنده گوزی
فرهنگ لغت هوشیار
گنده گوزی
((گُ دِ))
گزافه گویی، لاف و گزاف
تصویری از گنده گوزی
تصویر گنده گوزی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گنده گویی
تصویر گنده گویی
سخنان بالاتر از حد خود گفتن گزافه گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده گوشی
تصویر گنده گوشی
گنده گوش بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده گوی
تصویر گنده گوی
کسی که سخنان بالاتر از حد خود گوید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده مغزی
تصویر گنده مغزی
تکبر کردن، 2 سخنان متکبرانه و گزافه گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خویی
تصویر گنده خویی
بد بو بودن عرق کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خوری
تصویر گنده خوری
خوردن خوراکهای بد و پست (مانند شکنبه روده و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده بویی
تصویر گنده بویی
بدبویی تعفن
فرهنگ لغت هوشیار
سبز چهرگی سیاه چردگی: ... گردناکی و سپیدی آمیخته بزردی یا گندم گونی و روشنایی و تابندگی، قهوه یی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده گوش
تصویر گنده گوش
آنکه گوشش بوی بد دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خوی
تصویر گنده خوی
آنکه عرق بدنش بد بو باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده پزی
تصویر گنده پزی
شغل و عمل گنده پز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده گو
تصویر گنده گو
کسی که سخنان بالاتر از حد خود گوید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده گوزی کردن
تصویر گنده گوزی کردن
ادعا کردن، تفاخر بی اصل و اساس کردن
فرهنگ فارسی معین